سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مهاجر

کاش می شد تا به آسمان پر کشید .
نظر
اسناد مدفن حضرت‌ زهرا به روایت‌ علامه عسکری

 

علامه عسکری می‌گوید: یکی از مورخان اهل سنت در کتاب «تاریخ المدینة المنوره» درباره محل دفن حضرت زهرا(س) آورده است: امام صادق(ع) مکرر می‌فرمودند فاطمه(س) در خانه‌اش دفن شد که عمر بن ‌عبدالعزیز آن را در مسجدالنبی(ص) داخل کرد.

به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، همزمان با فرا رسیدن ایام شهادت حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها، درباره مدفن پیکر مطهر این بانوی بزرگوار به روایت علامه سیدمرتضی عسکری از کتاب «دختر پیامبر(ص)» اشاره می‌شود که در ادامه می‌آید:
 
علامه عسکری(ره) می‌گوید: آخرین فرض و احتمال در مورد جایگاه دفن دختر بزرگوار پیامبر(ص)، خانه خود آن حضرت است، این احتمال از بهترین و معتبرترین اسناد ممکن برخوردار است؛ به این دلیل که همه روایات آن از بزرگان خاندان نبوت به دست ما رسیده است. امامان معصوم(ع) از خاندان نبوت، وارثان و حافظان اسرار مخفی این بیت بودند و تنها آن‌ها می‌دانستند که چگونه و در کجا مادر بزرگوارشان دختر پیامبر(ص) دفن شده است و در چه شرایطی این دفن اتفاق افتاده است. در واقع سند اصلی ما در اعتقاد به محل دفن دختر پیامبر(ص) گزارشات تاریخی و روایاتی است که از امامان اهل بیت(ع) به دست رسیده است. همچنین دلیل قاطع ما در برابر نقلیات مأخذ مکتب خلافت (که ما آن‌ها را به دلیل مشکل متون روایات و ضعف راویان آن‌ها ضعیف یا مردود می‌دانیم) همین اسناد است؛ زیرا معتقدیم ائمه اهل بیت(ع) افراد اصلی بیت نبوت بودند. آنها اهل آن خانه‌اند و فقط آن‌ها به درستی می‌دانند در آن خانه چه گذشته است.
نظر

با سلام 

دوستانی در این مدتی که بنده دسترسی به اینترنت نداشتم مطالبی رو به عنوان نقد به حرفهای بنده در مورد متاریدینگ نوشته اند که باید سر فرصت در این یکی دو روزه همراه با مطالب این دوست عزیز در وبلاگ بگذارم ولیکن دوست عزیزی با عنوان سید برای بنده در قسمت نظر دهی سئوالاتی رو مطرح کردند که بنده جواب ایشون رو در این پست می نویسم چون اگر جواب رو در اون قسمت می گذاشتم شاید مشخص نبود. 

دوره های متاریدینگ

متن نوشته دوست عزیزم «سید» 

سلام

بزرگوار ای کاش مطالب کلاس متا ریدینگ و تمریناتش را بطور کامل در وبلاگ قرار می دادید تا بهتر بشود در مورد آن تصمیم گیری نمود چراکه بجز موسسه بهداشت معنوی و سایت متا ریدنگ در هیچ کجا در مورد جزئیات گفته شده در کلاس متا ریدینگ چیزی مطرح نشده است لذا برداشت از متا ریدینگ را دشوار نموده شما که در کلاس شرکت نموده اید جزئیات را بطور کامل بنویسید و آیا واقعا حفظ قرآن در زمان کوتاه ممکن است تا بسیاری از جوانان از راه به در نشوند در هر صورت نظر شما به عنوان تحصیل کرده حوزه و دانشگاه خیلی معتبرتر از نظرات شرکت کنندگان عادیست خداوند به شما اجر دهد. 

 

جواب بنده به این دوست عزیزم 

من هم سلام می کنم خدمت این دوست عزیزم  ادامه مطلب...

نظر

روزی شخصی، برای بزرگی نامه‏ای فرستاد که در آن نوشته بود: «به من علمی بیاموز و مرا موعظه و ارشاد کن.» بزرگ در پاسخ نوشت: «علم بسیار است، ولی اگر قدرت داری، ستم و بدی مکن به آن کسی که او را از همه بیشتر دوست داری.» وقتی جواب نامه به دست طرف رسید و از محتوای نامه آگاهی یافت، پیش آن بزرگ رفت و گفت: «تو به من نوشته‏ ای به کسی که او را بیشتر از همه دوست داری، بدی نکن. مگر می‏شود انسان کسی را دوست داشته باشد و نسبت به او ستم و بدی کند؟» بزرگ گفت: «خود را از همه بیشتر دوست داری و گرامی‏ترین افراد پیش تو نفست است. وقتی که معصیت می‏کنی، به نفس خودت ستم و بدی کرده‏ای. پس گناه نکن و به خودت ستم نکن».

 

... خدایا مدد رسان که دیگر ظلم نکنم.


نظر

در کنار هر انسانی همیشه دو دعوت کننده وجود دارد : یکی او را به راه زیبایی های محسوس و نامحسوس می خواند ودیگری او را به راه سراب زیبایی.

با توجه به مطلبی که درگذشته بیان شد ، این نکته به دست آمد که انسان باید هنر انتخاب بهترینها را کسب کند. حال باید در این میان و بین این دو دعوت کننده یکی را انتخاب کند ؛ انتخابی که منجر به برگزیدن بهترین ها و زیباترین ها شود .

سئوالی در این میان مطرح می شود : آیا با انتخاب یک راه ، کار تمام می شود و انسان به مقصود می رسد ؟

اینجا دیگر باید به دنبال کسب هنر دیگری بود  ؛ هنر اطاعت و تبعیت .

در اصل ، انتخابِ بدون اطاعت بی فایده است . این عمل مانند آن است که انسان راه رسیدن به مقصود را پیدا کند و نقشه در دست داشته باشد ولی قدم در این راه نگذارد و در گوشه ای بنشیند .

این انتخاب اگر آگاهانه باشد دیگر ترسی از چیز دیگری ندارد و می داند این راه تمامش زیباست و او را زیبا می کند حتی اگر سختی هایی را هم به همراه داشته باشد .

شاید بتوان گفت این هنر از آن دسته از هنرهایی است که به سادگی به دست نمی آید و به مرور در وجود انسان ریشه می کند.

ریشه دواندن این هنر را می توان با دانستن یک مطلب سرعت بخشید  : و آن این است که بداند چه کسی را تبعیت می کند و چه راهی را می پیماید . هر چقدر یقینش در این امر بیشتر باشد ، تبعیتش بیشترست و در این میان  زمان کمتری را نیز برای رسیدن به مقصود صرف می کند .

انسان چه بخواهد و چه نخواهد یا در راه زیبایی قدم برمی دارد و یا نازیبایی که این دو راه حد وسطی ندارد و کسی را بی رنگ نمی توان یافت . (فکر کنیم)

واژگانی برای تفکر :  دو راه ، اطاعت ، سختی های تبعیت ، حجاب ، ترک گناه .


نظر

انسان موفق کسی است که قبل از قدم برداشتن در راه موفقیت و نیز قبل از ترسیم نقشة راه برای رسیدن به مقصود خود ، آنچه را که دارد ارزیابی می کند و آنچه را که باید به دست بیاورد نیز برآورد می کند .

مهارت‌های زندگیstyle of life)) همان نقشة راهی است که می‌تواند راه‌گشای فرد برای رسیدن به این موفقیت باشد که بدون توجه به پیش نیازهای آن ، به کارگیری آن نقشه راه ، سودی برای راهرونده ندارد .

پیش نیازهای این راه چیست و چه مطلبی را باید قبل از قدم گذاشتن در این راه به دست آورد ؟ درک موقعیت

درک موقعیت ، هنری است بس سودمند و تأثیر گذار در راه رسیدن به مقصود و آن شناخت موقعیتی است که خدا ما را در آن قرار داده  است .

درک موقعیت یعنی اینکه بدانی در کجایی و خدای مهربان در این موقعیت به تو برای رسیدن به مقصود چه استعدادها و نیز چه امکاناتی را به طور رایگان اهدا کرده است و با ندادن بسیاری از چیزها موانع در راه رسیدن تو به موفقیت را برداشته است .

این نخستین گام برای رسیدن به موفقیت هاست .

اما موقعیت من و تو  کجاست ؟

جوانی چه موقعیتی است و چه صفات نیکی در آن نهفته دارد : نشاط، آرمان خواهی، توان در رسیدن به موفقیت، توان استفاده از تجربیات دیگران، امکان مشورت‌ با شجاعان، صفای دل، میل به آزادی، زیبا طلب، معنویت جو، عدم وابستگی .

فوایدی که از داشتن این هنر عاید ما می شود چیست ؟

دانستن توشه هایی که برای این سفر به همراه خود داریم

دانستن توان خود و ترسیم مسیر و تعیین استراحتگاه ها طبق آن توان و.......

قال علىّ علیه السّلام: شیئان لا یعرف فضلهما الّا من فقدهما: الشّباب و العافیة. (الحدیث – محمد تقی فلسفی)

واژگانی برای تفکر:  جوان ، هنر ، درک موقعیت ، توشة راه ، مهارت ها .


نظر

انسان موفق کسی است که قبل از قدم برداشتن در راه موفقیت و نیز قبل از ترسیم نقشة راه برای رسیدن به مقصود خود ، آنچه را که دارد ارزیابی می کند و آنچه را که باید به دست بیاورد نیز برآورد می کند .

مهارت‌های زندگیstyle of life)) همان نقشة راهی است که می‌تواند راه‌گشای فرد برای رسیدن به این موفقیت باشد که بدون توجه به پیش نیازهای آن ، به کارگیری آن نقشه راه ، سودی برای راهرونده ندارد .

پیش نیازهای این راه چیست و چه مطلبی را باید قبل از قدم گذاشتن در این راه به دست آورد ؟ درک موقعیت

درک موقعیت ، هنری است بس سودمند و تأثیر گذار در راه رسیدن به مقصود و آن شناخت موقعیتی است که خدا ما را در آن قرار داده  است .

درک موقعیت یعنی اینکه بدانی در کجایی و خدای مهربان در این موقعیت به تو برای رسیدن به مقصود چه استعدادها و نیز چه امکاناتی را به طور رایگان اهدا کرده است و با ندادن بسیاری از چیزها موانع در راه رسیدن تو به موفقیت را برداشته است .

این نخستین گام برای رسیدن به موفقیت هاست .

اما موقعیت من و تو  کجاست ؟

جوانی چه موقعیتی است و چه صفات نیکی در آن نهفته دارد : نشاط، آرمان خواهی، توان در رسیدن به موفقیت، توان استفاده از تجربیات دیگران، امکان مشورت‌ با شجاعان، صفای دل، میل به آزادی، زیبا طلب، معنویت جو، عدم وابستگی .

فوایدی که از داشتن این هنر عاید ما می شود چیست ؟

دانستن توشه هایی که برای این سفر به همراه خود داریم

دانستن توان خود و ترسیم مسیر و تعیین استراحتگاه ها طبق آن توان و.......

قال علىّ علیه السّلام: شیئان لا یعرف فضلهما الّا من فقدهما: الشّباب و العافیة. (الحدیث – محمد تقی فلسفی)

واژگانی برای تفکر:  جوان ، هنر ، درک موقعیت ، توشة راه ، مهارت ها .


برای گفتن همیشه دیر نیست وقتی سخن هنوز چیده نشده است و در قالب فکر مانده است . 

وقتی نمی توان از عشق برای کسی سرود، چه بهتر که بر زیبایی آن پرده ای آویخته شود تا هر کس با دیدنش هر آنچه بر دل دارد از تو افشا نکند . 

دلم ز صومعه بگرفت و خرقه سالوس 

کجاست پیر مغان و شراب ناب کجاست 

امشب دلم به هوای دوست گرفته است . کجاست صومعه ای که به دست او شراب الهی بنوشیم و سرمست از خویشمان کند تا آن قدر دل به سراب نبندیم . 

یاران هم رفته اند و عجب در این وادی عاشق کش مانده ایم . 

همه ترسمان از این منزل بود ولی چنان به اون خو گرفته ایم که از ترس آن هم لذت می بریم . 

دلم برای گفتن آن عشق بازی های کودکانه و معصومانه خدایی تنگ شده است . 

دنیا تو چه بی ارزشی 

ای پیر مرا به خانقاهی برسان 

یاران همه رفتند به جایی برسان