سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مهاجر

کاش می شد تا به آسمان پر کشید .
نظر

به نام خدای شب های قدر 

یعنی می شه بچه ها تو این ماه این قدر قشنگ بشیم، نورانی بشیم تا به چشم خدا بیاییم . 

نه اینکه به چشم خدا نباشیما

نه این حرف نادرستیه که بگیم خدا به ما توجه نداره 

نه 

بلکه همین که اجازه داده ما باهاش صحبت کنیم مشخصه که به چشمش هستیم و مورد توجهشیم 

ولی 

خدایا منم نگاه ویژه می خوام 

نگاهی که باهاش خیلی آسمونی میشن

خیلی خریده می شن 

خدایا! 

نگاه که می کنم چیزی برای گفتن ندارم 

این شب ها فقط به امید اون نگاه ویژت میام 

نگاهی که آدم خوشبو میشه 

زیبا میشه 

نورانی میشه 

خوشگل میشه 

خدایا! 

به حق این شب های قدر عاقبت بخیرمان کن 

ما که چیزی نداریم که بخواهیم شب های قدر باهات معامله کنیم 

تنها چیزی هم که داریم خودت هستی و امید به خودت 

به حق همه خوبان عالمت در شب های قدر ما رو هم بخر و تقدیرمون رو به سوی خریده شدن از سوی خودت قرار بده 

خدایا

خودم را، دلم را ، هر چه دارم ارزشی ندارد ولی تو بخر 

دوست داشتم برایت امروز عاشقانه بنویسم، که نوشتم حال تو و این دل من و خواسته من، به نام خودت و با یاد خودت 


نظر

بعضی وقت ها نگاه دیگران به تو و زندگی تو از پشت دوربین های زندگی خودشون هست. دوستان این نقاشی رو فقط در مورد دوربین و رسانه ها استفاده می کنند ولی من یک مقداری به نظر رسید که میشه به این عکس توسعه معنایی و نیز مصداقی داد؛ بدین معنا که بعضی وقت ها کارهایی که شما دارید انجام میدید از نگاه کوتاه بین ایشان و نیز محدود بودن تفکرات آنها به آثار همین نگاه دنیایی است.

حالا حتی ممکنه خیلی از کارهای شما هم همین معنا رو برای دیگران داشته باشه. 

فقط یک مطلب بچه ها: برای اینکه همیشه خیالتون راحت باشه دارید کار رو برای خدا انجام میدید و به نگاه دیگران توجه ندارید اول توکل کنید و بعد مطمئن بشید از کار خداییتون.

بقیش توکل بر خدا 

حتی اگر برای خدا کار کنید، در نگاه دیگران محکومید. 

توکل بر خدا 

نگاه دیگران


نظر

دلم برای گفتن و نوشتن بسیار تنگ شده است . 

حرف های ناگفتنی از خود و دیگران 

نمی دانم باید تا به کی بغض خویش را فرو ببرم از جفای دوستان و ...

باید صبر کرد

صبر 

شاید روزی بغض در گلو، مشتری خودش رو داشته باشه!

شاید خدایی باشد!!!

دعا


نظر

بسم الله الرحمن الرحیم

ماه رمضان هم با همه زیبایی ها و سختی هایی که در کنار هم داره فرا رسید . ماهی که تمام سختی هایی که به انسان در آن وارد میشه برایش لذت بخش و زیباست. بعضی موقع ها فکر می کنم آدمها و دیگر ادیانی که مثل ما، ماه رمضان ندارند چه گوهر زیبایی رو در زندگیشون ندارند.

نمی خوام بحث تطبیقی انجام بدم، ولی اولین باری که فهمیدم زرتشتیان روزه به سبک ما مسلمانان رو برای انسان مضر می دونند، نمی دونستم چه کنم . بهشون پیشنهاد بدم بیان دو روز مثل ما روزه بگیرند یا نه ...

به هر حال دوستان خوبم این ماه اومد.

متنی که می نویسم متن توصیه ای و نصیحتی نیست

بلکه متنی است که برای خودم می نویسم و خودم رو به محکمه می کشونم که چرا اینقدر از این ماه بی بهره بوده و شاید امسال هم باشم .

این ماه، نتیجه اش باید تقوی باشه .

جمله ای که بارها اون رو شنیده و خوانده اید. آیه اش رو تلاوت کردید.

اما چرا تقوی؟

مختصر برای دوستانم بگم که انسان برای زندگی خود دایره ای را کشیده است، چه در حوزه نظر و چه در حوز? عمل و سعی دارد خود را پایبند آن بداند. این فرض برای همه انسان ها هست،حتی آنها که از دایر? انسانیت خارج هستند.

اما در این مورد آنچه مهم است این می باشد که حدود و این دایره اختیارات و تکالیف را چه کسی باید برای انسان معین کنه.

آیا عقلش با این همه  نادانسته هایش، اجتماعش با این همه تعارض افکار و سلایق که پایبند مزاج ها و خواسته های متغیر افراد است و یا نه راه سومی است و آن خداست که او را آفریده و توان ها و ناتوانی های او را می داند.

این جا بحث های زیادی رو میشه مطرح کرد و سخن های فراوانی رو راند ولیکن سخنم را نمی خواهم طولانی کنم.

چون می خواهم خود را محکوم کنم

در این ماه همه چیز مهیا شده است برای اینکه این دایره و محدوده را بشناسیم، شاید سفارش به تلاوت بیشتر قرآن در این ماه عزیز به همین خاطر باشد که باید برای رسیدن به تقوی این محدوده را باید شناخت و این محدوده را باید از دامن ثقل اکبر قرآن کریم و همراهش یعنی اهل بیت (سلام الله علیهم) به دست آوریم .

بعد از شناخت آن محدوده هست که میتوان آن را حفظ کرد و خود را ملزم به رعایت آن کرد.

پس نتیجه ماه رمضان هر سال این است که نسبت به بزرگی خودم دایره تکالیف خود را بشناسم . حد و حدود را دوباره بازسازی کنم تا به سعادت برسم.

اگر می بینم دست خالی از این ماه خارج شده ام به این علت است که نخواستم این دایره را بشناسم و خود را ملزم بدان کنم.

و باز خودم رو محکوم می کنم

شاید بتوان با درک یک رمضان، آسمانی شد و با آسمانیان تا ابد سیر کرد.

 

مهاجر


نظر

معرفی کلی

کتاب «فرهنگ فرق اسلامی» که از جمله کتاب هایی است که به معرفی فرق و مذاهب اسلامی پرداخته توسط استاد محمد جواد مشکور نوشته است و استاد کاظم مدیر شانه چی نیز بر این کتاب مقدمه ای سودمند نوشته اند که در جای خود مباحث علمی ویژه ای را در این رشته در بردارد. ادامه مطلب...

نظر

معرفی کلی

این کتاب که توسط استاد، علی ربانی گلپایگانی به صورت درس نامه تدوین شده است، شامل 57 درس است و نویسنده در 6 بخش به معرفی فرقه ها و مذاهب اسلامی پرداخته است و بیشترین تمرکز ایشان بر روی فرقه های کلامی پدید آمده در دین اسلام است.

چاپ نخستین این کتاب توسط انتشارات مرکز جهانی علوم اسلامی در  سال 1381 در 1500 نسخه صورت گرفته است که در سال های متمادی این کتاب به چاپ ششم در سال 1390 رسیده است. ادامه مطلب...

نظر

تاریخ و عقاید ماتریدیه ( نوشته سید لطف الله جلالی)

کتاب تاریخ و عقاید ماتریدیه، نوشت? سید لطف الله جلالی است که توسط مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب قم در یک جلد به رشته تحریر درآمده است.

این کتاب، اولین کتاب به زبان فارسی است که به صورت مستقل به معرفی یکی  از مذاهب پرطرفدار اسلامی که در شرق و شمال جهان اسلام فعالیت داشته و توانسته است مسلمانانی را به خودش جذب کند، پرداخته است.

کتاب تاریخ و عقاید ماتریدیه در زمستان 1386، در 3000 نسخه به چاپ رسید و توانست اثر برگزیده کنگره دین پژوهان کشور نیز بشود.

نویسند? کتاب در سه بخش کلی 1. تاریخ ماتریدیه  2. اندیشه های کلامی ماتریدیان 3. مقایسه ای میان اندیشه های ماتریدیه با اشاعره، معتزله و امامیه در 388 صفحه به رشته تحریر درآورده است. ادامه مطلب...

نظر

دین چگونه در زندگی انسانها به وجود آمده است؟ آیا افراد دیندار شخصیت خاصی دارند؟ آیا دینداری با رضایت‌مندی افراد از زندگی رابطه مستقیم دارد؟ آیا دینداران سلامت جسمی و بهداشت روانی بیشتری دارند؟ آیا دینداری بر کاهش جرم و جنایت و اعمال خلاف دیگر مؤثر است؟ آیا دینداری بر افزایش حس نوع دوستی، کمک به دیگران و کارهای خیریه تأثیر دارد؟ آیا راهی برای سنجش دینداری افراد وجود دارد؟ اصولاً ابعاد دینداری چیست؟ و... اینها نمونه‏ای از مسائلی هستند که در روانشناسی دین مورد توجّه‌اند. ادامه مطلب...

نظر

علامه در ابتدای این بخش از پژوهش خویش که در کتاب خویش « عبدالله بن سباء و اساطیر اخری»[1] آورده است سخنی را بیان می دارد که نشان دهند? مهم بودن این بحث حتی با گذشت هزار و اندی سال از این مسئله است.

علامه در این بخش برای نشان دادن مهم بودن این بحث بیان می دارد : «اکثر من عشره قرون و المورخون یکتبون هذه القصه » که نشان می دهد بسیاری از مورخان نیز این تاریخ را تاریخ صحیحی دانسته و آن را در کتاب های خویش نقل کرده اند.[2]

ایشان در ادامه بیان می دارد که با گذشت هر چه بیشتر از تاریخ آن، شهرت بیشتری پیدا می کند. ادامه مطلب...