سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مهاجر

کاش می شد تا به آسمان پر کشید .
نظر

علامه در ابتدای این بخش از پژوهش خویش که در کتاب خویش « عبدالله بن سباء و اساطیر اخری»[1] آورده است سخنی را بیان می دارد که نشان دهند? مهم بودن این بحث حتی با گذشت هزار و اندی سال از این مسئله است.

علامه در این بخش برای نشان دادن مهم بودن این بحث بیان می دارد : «اکثر من عشره قرون و المورخون یکتبون هذه القصه » که نشان می دهد بسیاری از مورخان نیز این تاریخ را تاریخ صحیحی دانسته و آن را در کتاب های خویش نقل کرده اند.[2]

ایشان در ادامه بیان می دارد که با گذشت هر چه بیشتر از تاریخ آن، شهرت بیشتری پیدا می کند.

دسته بندی راویان افسانه عبدالله بن سباء

الف) داستان عبدالله بن سباء در نزد تاریخ نویسان مسلمان

1)       سید رشید رضا در کتاب «الشیعه و السنه»  در جلد سوم صفحات 95 تا 103 با اتکاء به تاریخ ابن اثیر

2)       ابوالفداء در کتاب « المختصر» به نقل از کتاب ابن اثیر

3)      ابن اثیر (م 630 ه.ق) بدون ذکر منبع این داستان و فقط در مدخل کتاب خود بیان می دارد که منبع مهم او کتاب « تاریخ الامم و الملوت» نوشته امام ابوجعفر محمد طبری است.

4)      بان خلدون در کتاب «المبتداء و الخبر» به نقل از طبری

5)      فرید وجدی در جلد هفتم کتاب دایره المعارف خود در ذیل واژ? «عثم» به نقل از طبری

6)      بستانی (م 1300ه.ق) به نقل از ابن کثیر

7)      احمد امین در کتاب «فجر الاسلام» صفحات 112،254،255،270،276،277

8)      حسن ابراهیم در کتاب «تاریخ الاسلام السیاسی» صفحات 347،349،352 به نقل از طبری

9)      ابن خلدون در اختصاری که از کتاب تاریخ ابن عساکر نوشته است و عنوان «تهذیب ابن عساکر» را بر آن نامیده است .

10) سعید افغانی در کتاب «عائشه و السیاسه» که ماخذ او در درج? اول تاریخ طبری است، در درج? دوم تاریخ ابن عساکر و تهذیب آن است و در درج? سوم تمهید ابن ابی بکر است.

نتیجه : آنچه می توان از این اختصار به دست آورد این سخن است که ماخذ و مدرک مورخان اسلامی در نقل این افسانه که به عنوان تاریخ صحیح آن را نقل می کنند، تاریخ طبری است.[3]

ب) داستان عبدالله بن سباء در نزد تاریخ نویسان غیر مسلمان

1)      فان فلوتن درکتاب «السیاده العربیه و الشیعه و الاسرائیلیات فی عهد بنی امیه» ترجمه دکتر حسن ابراهیم حسن و محمد زکی ابراهیم در صفح? 79 چاپ مصر در سال 13934 میلادی که مدرک او نیز تاریخ طبری است.

2)      نیکلسن در کتاب «تاریخ الادب العربی» چاپ کمبریج صفح? 215 به نقل از تاریخ طبری

3)      خاورشناسان نویسند? دایره المعارف اسلامی مانند : هوتسمان، ولاینسنک، اورنلد، برونسال، هیونک، شاده، پاسیه، هارتمان، کیب در جلد اول صفحات 29 به نقل از کتاب تاریخ طبری

4)      دوایت.م.دونالدسن در کتاب «عقیده الشیعه» در صفحه 58 که او نیز نقل خود را از دایره المعارف الاسلامیه و تاریخ الادب العربی دانسته که این دو نیز از تاریخ طبری نقل کرده اند.

5)      ولهاوزن در کتاب «الدوله العربیه و سقوطها» در صفحات 56-57 به نقل از کتاب تاریخ طبری

نتیجه : آنچه می توان از این اختصار به دست آورد این سخن است که ماخذ و مدرک تاریخ نویسان غیر مسلمان در نقل این افسانه که به عنوان تاریخ صحیح آن را نقل می کنند، تاریخ طبری است.[4]

ج) کسانی که داستان عبدالله بن سباء را بدون ذکر سند نقل کرده اند که این دسته هم هر جا که به اجمال منابع خود را بیان کرده اند، مصدر کتاب خویش را نام طبری و یا کتاب هایی که مولفین آنها از طبری نقل کرده اند، گرفته اند، به چشم می خورد.

1)      میرخواند در کتاب «روضه الصفاء»

2)      غیاث الدین (فرزند میرخواند) در کتاب«حبیب السیر»

آنچه در پایان امر لازم به ذکر است، این نکته می باشد که خود طبری نیز این سخنان را از شخصیتی به نام سیف بن عمر بیان کرده است که در مورد او و نقد رجالی او سخن و جای دیگری را می طلبد و علامه عسگری(ره) آن را در صفحات 64 تا 74 به مباحثی در این مورد پرداخته است.

 



[1] .مرتضی عسگری، عبدالله بن سباء و دیگر افسانه های تاریخی، ترجمه: سید احمد فهری زنجانی و عطا محمد سردارنیا، قم، نشر دانشکده اصول دین، ششم، 1386، ص 47-67.

[2]. همان، ص 48.

[3]. همان، ص 58.

[4]. همان، ص 62.